وَمَضـــات

فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجمَعُوٓاْ أَن یَجعَلُوهُ فِی غَیَٰبَتِ ٱلجُبِّ وَ أَوحَینَآ إِلَیهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمرِهِم هَٰذَا وَ هُم لَا یَشعُرُونَ

وَمَضـــات

فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجمَعُوٓاْ أَن یَجعَلُوهُ فِی غَیَٰبَتِ ٱلجُبِّ وَ أَوحَینَآ إِلَیهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمرِهِم هَٰذَا وَ هُم لَا یَشعُرُونَ

مهدی صدرالدین
دانش‌جویِ تمام وقت
(سابقاً) معلّمِ پاره وقت
قلم به دستِ وقت و بی وقت

و البته مهم تر از همه این که:
"عقل دور است از آن جهان که منم"

دربارۀ بازگشت

هو المولی

اولین باری که با وبلاگ نوشتن آشنا شدم، یازده‌سالم بیش‌تر نبود. روزهایی که هنوز خبری از اینستاگرام و تلگرام و امثالهم نبود و وبلاگ‌ها به برکت فیلتر بودن فیسبوک، در ایران برای خودشان برو و بیایی داشتند.

وبلاگ نوشتن در آن روزگار برایم جذابیت داشت، اما بعدتر آن قدر از اینترنت و ملحقاتش زده شدم، که تا امروز دیگر سمت هیچ شبکه اجتماعی و غیر اجتماعی نرفته‌ام که بخواهم در آن قلم بزنم. البته این فقط و فقط به برکت «کتاب» بود که ممکن شد.

من به واسطه تربیت خانواده، به کتاب انس گرفتم و با کتاب بزرگ شدم. درست یا غلطش را کاری ندارم، اما همین باعث شد، من از فضای مجازی خیلی زیاد فاصله بگیرم. تا آن جا که امروز می‌ترسم در اینستاگرام یا توییتر یا دیگر شبکه‌های اجتماعی پرمخاطب اکانتی داشته باشم که بخواهم یادداشت هایم را در آن بنویسم. نه از ترس قضاوت شدن، که از ترس ابتذال. تلگرام، اینستاگرام و دیگر شبکه‌های گرامی مجازی، توهم معرفت با خود همراه دارند و نه معرفت. ابتذال‌شان هم دقیقا در گرو همین توهم است. برای همین هم است که شما اگر ده ساعت در روز هم بنشینید در تلگرام متن بخوانید، از حیث معرفتی (Knowledge) که کسب می‌کنید، به مراتب کمتر از ده دقیقه کتاب خواندن به شما بهره می‌دهد.

اما، این که با وجود اوصاف بالا، چرا آمده‌ام این جا و می‌خواهم وبلاگ بنویسم، یک دلیل روشن دارد. آن هم این که شبکه‌های اجتماعی به مرور، ارتباطات انسانی ما را تغییر داده‌اند. شاید تا چند سال پیش هم‌چنان لویاتانِ(همان نهنگ خودمان) اینترنت، فضای ثانوی زیست ما انسان‌ها بود، اما امروز رسما به فضای اصلی زندگی بشر تبدیل شده است. من هم طبیعتا، و از آن جا که ناگزیر عضوی از جامعه‌ی بشری هستم، و کنار چند میلیارد نفر دیگر از اکسیژن روی زمین ارتزاق می‌کنم، ناگزیر به این گوشه پناه آوردم.

این گوشه برای من حداقل مزیتی که دارد، این است که چندان مثل اینستاگرام و توییتر(همان ایکس لاحق) و دیگر گرامیان پرطرفدار اینترنت، سرکش نیست و  برایم رام شده‌تر است. اگرچه هم‌چنان و کما فی السابق، رسانه‌(مدیا)ی اصلی من برای ارتباط با جهان خارج (و ارتباط جهان خارج با خودم)، کتاب‌ها خواهند بود و هرگز از سنگر کتاب عقب‌تر نخواهم نشست.

  • ۰۳/۰۴/۱۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی